« یا حَبیبَ التّوّابین »
در جدالی سخت سوی زندگی می تاختم
سخت می جنگیدم اما عاقبت می باختم
جرأت دیدار فردا نیست در من...سال هاست
الغرض تاوان این احساس را پرداختم
رفتنت در باور افتاده ای چون من نبود
من که با خوب و بدت در زندگی می ساختم
سال ها دور از نگاهت آدمی دیگر شدم
از گذشته هر چه را جز شعر دور انداختم
...
رد شدم با یک بغل ریش از کنار پیری ات
تو مرا نشناختی...من هم تو را نشناختم
شاعر: رضا سهرابی
بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
زیبااااا....
توسط : عاشق عشق در تاریخ»۱۸ دی ۹۵ ، ۱۸:۵۵